امیرطاها ولی خانیامیرطاها ولی خانی، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 22 روز سن داره

کودکانه های امیر طاها

قصه ی مدادها ...

امیر طاهای نازنین من : گاهی وقتا توی زندگی یه نگاه متفاوت به پدیده های اطرافمون میتونه خیلی چیزها بهمون یاد بده.مدادهایی که از صبح تا شب باهاشون نقاشی میکنی و خیلی هم دووسشون داری،یکی از این چیزهاست.توی مداد پنج صفت هست که اگر به دستشون بیاری یک عمر به آرامش میرسی و بعضی مشکلات کمتر اذیتت می کنه : صفت اول: می تونی کارهای بزرگ انجام بدی، اما هرگز نباید فراموش کنی که دستی وجود داره که هر حرکت تو رو هدایت می کنه. اسم این دست "خداست،" اون همیشه  تو رو در مسیر اراده اش حرکت میده ! صفت دوم: باید گاهی از اونچه  می نویسی دست بکشی و از مداد تراش استفاده کنی. این باعث میشه مداد کمی رنج بکشه اما آخر کار، نوکش تیز تر ...
16 اسفند 1392

زندگی یعنی این ...

زمان:روز عید فطر مکان:قم -منزل امیر مهدی زاده قهرمان کاراته جهان  امیر مهدی زاده از یه برنامه تلویزیونی شاهد این میشه که خیرین به شکرانه یک ماه روزه داری دارن به ایتام کمک می کنن.به ذهنش میرسه که ای کاش اون هم می تونست سهمی توی این کار داشته باشه. هرچی فکر می کنه می بینه چیزی ارزشمند تر از مدال طلای مسابقات جهانی  (که حاصل 12 سال تلاش شبانه روزیش بوده)نداره.بدون اینکه به کسی بگه مدالشو برمیداره میره سازمان صدا و سیما.  توی اون برنامه مدال طلای امیر مهدی زاده رو 70میلیون می خرن و مدالش رو هم بهش برمیگردونن.  اونم پرچمی مزین به نام حضرت ابوالفضل رو که از کربلا براش هدیه اور...
2 مهر 1392

بدون عنوان

فرزندم همیشه،ظهور روشنایی به معنای پایان تاریکی نیست گاهی؛ هزار سپیده طلوع میکند ... اما! آدمی همچنان در ظلمت شب گرفتار است. چراغ اندیشه را  همواره روشن نگاهدار ... ...
5 شهريور 1392

بدون عنوان

فرزندم دلبسته باش اما... وابسته نباش! تنها آنچه گهگاه، اعتبار عشق را نشانه میرود، حس سرخوردگی و لطمه ای است، که نشئت گرفته از همین وابستگی هاست... آری، فارغ از هر چیزی دوست بدار. و آنچه را که دوست میداری؛ آزاد و رها بگذار ...     ...
11 مرداد 1392

می نویسم تا بدانی...

امیر طاهای عزیزم دنیای بچه ها فارغ از دنیای بزرگترهاست. خیلی خوبه که همیشه ی همیشه دنیا همین جوری بمونه،اما... نه تو همیشه کودک نوپای مادری و نه دنیا همیشه بازیچه ای در دستان تو. می نویسم برای روزهایی که اگر بودم کنار هم و اگر ... نه! من همیشه کنار تو خواهم بود. می نویسم تا بدانی زندگی پیچ و خم هایی دارد که اگر نشناسیشان، ممکن است پای رفتنت را بیازارند و دل نازکت را برنجانند. بخوان عزیز دل مادر؛ بخوان تا بدانی!   ...
11 مرداد 1392
1