نفس مامان سلاااااام ... صبح اولین روز ِ ربیعت بخیر.بالاخره محرم و صفر تموم شد.دوماه عزاداری ... دوماه غم و ماتم ... یکم که بزرگتر بشی بیشتر حسش میکنی.توی این دو ماه هرچقدر هم اراده کنی که شاد باشی نمیتونی.ماتم حسین با گوشت و پوست ما عجین شده.من که امروز واقعا احساس سبکی میکنم. دیشب یه اس ام اس خیلی خوشگل از دایی خان دایی داشتم .می نویسم تا برات یادگاری بمونه : "با اجازه ی مادرِ سادات ، رخت عزای پسرش را نه از جان بلکه از تن در می آوریم و می گوییم :حسیــــــــــــــــن جان،داغِ تو تا ابد بر دلهای ما تازه و ماندگار خواهد بود ..." توی این ماه همش جشن و شادی داریم.تولد پیامبرمون ... آغاز و...